چگونه با مشکلات خانوادگی کنار بیاییم

مرگ ، اعتیاد ، مشکلات مالی ، بیماری های روانی ، جدایی / طلاق و تعدیلات انتقالی همه اعضای خانواده را متضرر می کند. در طول حوادث استرس زا یا وقتی منابع خانواده به شدت مالیات می گیرند ، مشکلات به راحتی حل نمی شوند. این ممکن است به اختلافات خصمانه ، تنش و کینه منجر شود. درگیری در خانواده می تواند بر عملکرد همه افراد تأثیر بگذارد. با یادگیری مهارت های موثر در حل مشکلات ، به مشکلات خانوادگی خود رسیدگی کنید.برای مطالعه بیشتر مطالب اینچنینی به لینک منبع

مراجعه نمایید.

 

زمانی را برای گفتگو به صورت گروهی تنظیم کنید. مواجهه و غلبه بر مشکلات خانوادگی غیرممکن به نظر می رسد. با این وجود وقتی با هم کار می کنید ، حل اختلافات خانوادگی امکان پذیرتر می شود. اولین قدم برای دستیابی به راه حل ، توافق بر این است که در وهله اول مشکلی وجود دارد. سپس ، هنگامی که مزاج ها به طور متوسط ​​خنک می شوند ، همه باید برای جمع شدن و تدوین استراتژی برای حل مشکل برنامه ریزی کنند.

• جلسه ای را برنامه ریزی کنید که برای همه راحت تر باشد. همه را از هدف جلسه آگاه کنید و می خواهید آنها با پیشنهادات و راه حل های آماده آماده شوند.
• توجه داشته باشید که بچه های کوچک ممکن است مانعی برای یک جلسه خانوادگی باشند. اگر انتظار دارید که خلق و خوی شما کم شود یا در مورد اطلاعات حساس بحث شود ، آنها را در یک اتاق جداگانه جمع کنید.
• درمانگران معمولاً برگزاری جلسات منظم خانوادگی را پیشنهاد می کنند. ^[1] این تاکتیک اعضای خانواده را قادر می سازد قبل از رشد کینه ها ، مسائل را در معرض دید قرار دهند. صحبت منظم با خانواده می تواند ارتباط و پیوند مشترک شما را بهبود بخشد.

 

روی مسئله مورد نظر تمرکز کنید. هنگامی که اختلاف نظرها اتفاق می افتد ، مردم تمایل دارند هر مسئله حل نشده ای را که با طرف های دیگر مواجه شده اند ، مطرح کنند. این مانع از حل تعارض می شود و نقطه بحث را تار می کند.

• سعی کنید آنچه را که در مورد مسئله فعلی مهم است کشف کنید. ایجاد پرونده یا طرح سوde استفاده های قدیمی به شما در حل این مسئله کمک نمی کند.

 

 

 

 

از همه بخواهید منظور واقعی خود را بیان کنند. ارتباط مستقیم برای حل موثر درگیری ضروری است. هر طرف باید از بیانات "من" استفاده کند تا نیازها ، خواسته ها و نگرانی های شما را به روشنی بیان کند. به یاد داشته باشید ، شما در صدد تخفیف درگیری و تلاش برای دستیابی به یک راه حل هستید. استفاده از عبارات "من" به همه این امکان را می دهد تا ضمن احترام گذاشتن به دیگران که به آنها گوش می دهند ، ابراز وجود کنند. ایجاد جمله های "من" به هر شخص امکان می دهد تا بر آنچه احساس می کند مالکیت داشته باشد و به طور همزمان درمانی برای رفع مشکل ارائه دهد. به عنوان نمونه جمله های "من" می توان به موارد زیر اشاره کرد: "من نگرانم که خانواده ما از هم بپاشد. من دوست دارم ما کارها را حل کنیم. " یا "وقتی پدر زیاد می نوشد می ترسم چون شروع به داد زدن می کند. کاش می توانست مشروب بخورد. "

 

 

گوش دادن بدون قطع کردن. برای رسیدن به توافق در هنگام درگیری خانوادگی ، گوش دادن ضروری است. فقط با گوش دادن فعال به هر طرف می توانید درک کنید که او سعی در برقراری ارتباط دارد. گوش دادن فعال شامل فحش دادن به لحن و زبان بدن فرد مقابل ، اجازه دادن به او برای صحبت بدون وقفه و اظهار نظر و بیان مطالب پس از آن برای اطمینان از درک درست شما است. گوش دادن م allowsثر به فرد دیگر این امکان را می دهد که احساس شنیده شود ، به طرف های دیگر انگیزه می دهد که بخواهند به شما گوش دهند ، بحث ها و احساسات شدید را خنثی می کند و در طی درگیری رابطه را دوباره برقرار می کند.

 

 

 

به دیدگاه هر فرد اعتبار بخشیده و احترام بگذارید. اعتبار سنجی مربوط به این است که به دیگری نشان دهید که افکار ، عقاید یا عقاید وی را تشخیص می دهید ، برای او ارزش قائل هستید و او را می پذیرید. ^[2] مطمئناً ، نظرات شما ممکن است تفاوت زیادی داشته باشد ، اما استفاده از اعتبار سنجی نشان می دهد که دیگری را به عنوان یک انسان ، شایسته صداقت و احترام می بینید. ^[3] اعضای خانواده خود را با گفتن جملاتی مانند "واقعاً خوشحالم که شما به اندازه کافی احساس راحتی کردید و این را با من در میان گذاشتید" یا "من از تمایل شما برای کار در راه حل قدردانی می کنم" اعتبار سنجی کنید.

 

 

 

 

 

با هم درمورد راه حل تصمیم بگیریم. وقتی همه نیازها ، خواسته ها و نگرانی های خود را به اشتراک گذاشتند ، پس برای یک مصالحه تلاش کنید. تمام پیشنهادهایی که هر یک از طرفین ارائه داده را در نظر بگیرید و به دنبال یک راه میانه باشید. همه افراد حاضر باید از راه حل پیشنهادی احساس خوبی داشته باشند. در صورت لزوم ، یک قرارداد یا توافق نامه کتبی تهیه کنید که به طور کامل نحوه مدیریت مشکل را بیان کنید.

 

 

 

 

 

به دنبال مشاوره تخصصی باشید. اگر نمی توانید مشکل را به تنهایی حل کنید ، با یک خانواده درمانگر مشورت کنید که می تواند در مورد مدیریت مشکل خانواده شما توصیه های عملی به شما ارائه دهد.

 

 

 

از نحوه واکنش اعضای مختلف خانواده در برابر مشکلات آگاه باشید. یک مانع احتمالی برای حل تعارض در خانواده ها تفاوت در نحوه پاسخ هر یک از اعضا به استرس یا تنش است. این اختلافات باید در نظر گرفته شود و همه باید آگاهانه برای مقابله با مسئله انتخاب کنند تا واقعاً راه حلی پیدا کنند. ^[5] نزاع برای برخی از افراد باعث خصومت و دفاعی آنها می شود. این جنبه "جنگ" از پاسخ فیزیکی "جنگ یا گریز" است. این افراد ممکن است برای از بین بردن هرگونه مسئولیت از خود ، بی پایان بحث کنند یا از شنیدن نقطه نظرات دیگران خودداری کنند. دیگران به جنبه "پرواز" متوسل می شوند. این افراد ممکن است به هر قیمتی از درگیری فرار کنند. آنها ممکن است وجود مشکلی را انکار کنند یا معتقدند هیچ کاری نمی تواند برای حل آن انجام دهد. چنین اعضای خانواده ای ممکن است طوری وانمود کنند که گویی هیچ گونه تنش در خانه مشاهده نمی کنند و یا تأثیر آن را بر آنها کمرنگ کنند.

 

 

 

 

 

 

تصدیق کنید اما احساسات را کنترل کنید. آگاهی احساسی در شناخت تجربه بی نظیر خود و دیگران مهم است. اگر در شناسایی احساس خود مشکلی دارید ، در کنترل احساسات یا بیان نیازهای خود در هنگام درگیری دچار مشکل خواهید شد. ^[6] ابتدا سعی کنید احساسات خود را شناسایی کنید. ^{[7] در} نظر بگیرید که چه افکاری دارید ، چه احساسی در بدن خود دارید و چه اقداماتی می خواهید انجام دهید؟ به عنوان مثال ، شاید شما فکر می کنید "من از این خانواده متنفرم." مشت های شما گره خورده است و می خواهید چیزی را مشت کنید. چنین احساسی قوی را می توان عصبانیت یا تحقیر برچسب زد. در مرحله بعدی ، هدف این است که این احساسات قوی را کنترل و کاهش دهید تا بتوانید به طور موثر مشکل را حل کنید. بسته به احساس شما در یک فعالیت مکمل مشارکت دارید تا ناراحتی شما را تسکین دهد. به عنوان مثال ، اگر غمگین هستید ، ممکن است بخواهید یک فیلم خنده دار تماشا کنید. اگر عصبانی هستید ، تخلیه هوای دوست یا فعالیت بدنی شدید می تواند مفید باشد.

 

 

 

 

 

در برابر اصرار به انگشت مقاومت کنید. متهم کردن شخصی به دلیل این مسئله فقط منجر به دفاعی شدن شخص می شود و در غیر این صورت ، مانع مبادله مولد می شود. همیشه سعی کنید به مشکل حمله کنید ، نه به شخص. می توانید شخصی را دوست داشته باشید ، احترام بگذارید و به او احترام بگذارید بدون اینکه هر کاری را که انجام می دهد دوست داشته باشید. با این حال ، اگر شخص موردعلاقه خود را مقصر بدانید ، پیشرفت فراتر از این مرحله دشوار است. ^[8] استفاده از عبارات "من" یکی از بهترین استراتژی ها برای به حداقل رساندن سرزنش و دفاع بعدی است. بگویید "من می ترسم که اعتیاد شما منجر به صدمه دیدن کسی شود" به جای "معتادان برای زندگی در کنار هم خطرناک هستند"